من دو روز پیش داشتم برای مصطفی عباسی تعریف میکرد اونم این بود که:
پیراهنمو انداختم تو ماشین لباس شویی بی خبر از این که فلشم تو جیبم بوده
و بعد از خشک شدن و پوشیدن لباسم تازه متوجه شدم که فلش تو جیبمه و رفتم زدن به کامپیوتر خیلی ناامیدانه و در عین ناباوری فلش باز شد
فلشم سیلیکون پاور