Hamed wrote:
Hidden wrote:
سلام و خسته نباشید. بدون هیچ شکی خداوند وجود دارد. در زیر سعی میکنم تعداد کمی از دلایل بی شمار وجود خداوند را بیاورم. اول از همه اینو بگم که انقدر دلایل وجود خدا شفاف هستش که هر فردی با کمترین فکر درست میتونه پی به وجود خدا ببره.
شما اگه دقت کنید این جهان بر پایه ی نظم هستش. ابتدا از آیه قرآن استفاده میکنم:
سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ
به زودى نشانه هاى خود را در افقها[ى گوناگون] و در دلهايشان بديشان خواهيم نمود تا برايشان روشن گردد كه او خود حق است آيا كافى نيست كه پروردگارت خود شاهد هر چيزى است؟!
آیه 53 سوره فصلت
شما یک نگاه به بدن خود بیندازید. همه چیز میزومه. چشم سر جا، گوش سرجا همه چیز میزومه و همه چیز سرجاش هست. مثلا دقت کردید یک اندام جنسی برای مرد هست و یک محل دخول جنسی برای زن هست که این دو با هم ارتباط پیدا میکنند. مگه میشود اینها اتفاقی باشد یا شما به مغزت تا حالا دقت کردی، چه چیز فوق العاده ای هست. یا تا حالا دقت کردی اگه یکی از انگشتات سر جاش نباشه چقدر سخت میشه زندگی؟! همین الآن امتحان کن! یا تا حالا دقت کردی چرا بدنت انقدر حرفه ای مواد زایدو جدا میکنه و مغز شما این فرمانو میده که شما دستشویی دارید و بسیاری دلایل دیگر که در خود انسان ها وجود دارد. حالا شما نگاه کن به این جهان هستی منظم. از ابتدا که انفجار بزرگ (که انفجار بزرگ در قرآن آمده و معجزه هست و به خاطر همین که خداوند در آیه اول میگوید در افق ها یا همان دوردست ها نشانه های خود را قرار دادیم) رخ داد، همه چیز خیلی منظم پیش رفت و کلی چیز به طور منظم تشکیل شد مثلا کهکشان خودمون، بعد زمین پدید آمد که روی مدار خودش شناور هست و فاصله ما اگه یکم با خورشید زیاد شود از سرما میمیریم و اگه یکم کم شود از گرما میمیریم! آیا این ها همه اتفاقی است؟! هر گز اینطور نیست (و حرکات زمین و خورشید و ماه در قرآن آمده) بعد از آن زمین پدید آمد بعد من و شما از آب به وجود آمدیم. و چرا وقتی اکسیژن به وجود آمد من و شما دارای یک نظام تنفسی شدیم؟! این دلیل وجود خداست. تا حالا دقت کردید چرا زمین هنوز پا برجاست؟! این دلیل وجود خداست. اصلا چرا باید خورشید در روز به ما گرما برسونه؟! یا چرا اصلا باید شب ماه در آسمان پدیدار شود که ما در شب بخوابیم که خداوند به خاطر همین است در قرآن به شب و روز قسم میخورد و این دو را از نشان های خود میداند:
وَاللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ سوگند به شب چون پشت گرداند
وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ سوگند به صبح چون دميدن گيرد
آیه های 17 و 18 التكوير
وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالْنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالْنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ
و شب و روز را دو نشانه قرار داديم نشانه شب را تيره گون و نشانه روز را روشنىبخش گردانيديم تا [در آن] فضلى از پروردگارتان بجوييد و تا شماره سالها و حساب [عمرها و رويدادها] را بدانيد و هر چيزى را به روشنى باز نموديم
آیه 12 سوره الإسراء
اصلا چرا ما باید تقویم داشته باشیم؟! همهانطور که آیه بالا بازگو کرد. این نشانه خداست.
حالا که وجود خدا اثبات شد. باید دنبال دین بگردید تا راه راست رو بفهمید چون شما بر همه چیز آگاه نیستید و خداست که بر همه چیز آگاه است.
همه ی ادیان به جز اسلام دچار تغییر (تحریف) شده اند و تنها سلام است که دچار تحریف نشده است. حالا باید به حضرت محمد (ص) ایمان بیاورید. قرآن سند پیامبری حضرت محمد (ص) است. قرآن از مخالفانش میخواهد یک سوره همانند آن را بیاورند:
وَإِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُواْ شُهَدَاءكُم مِّن دُونِ اللّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ
و اگر در آنچه بر بنده خود نازل كردهايم شک داريد پس اگر راست مىگوييد سوره اى مانند آن بياوريد و گواهان خود را غير خدا فرا خوانيد (از خدا تقلید نکنید)
آیه 23 سوره بقره
که هرگز تا حالا کسی نتونسته در برابر کوچکترین سوره قرآن که سه آیه بیشتر نیست سوره ای بیاورد.
در زیر یک اعجاز علمی قرآن برایتان آماده کرده ام:
أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَادًا
آيا زمين را گهواره اى نگردانيديم
آیه 5 سوره النبأ
این آیه به طور آشکار دارد میگوید زمین میچرخد. حالا چرا زمین به گهواره تشبیه شده است؟! همانطور که گهواره میچرخد و باعث رشد میشود زمین نیز میچرخد و باعث رشد میشود و همانطور که گهواره تکان میخورد تا کودک بخوابد، زمین نیز میچرخد و شب و روز را پدید می آورد و خواب و آرامش من و شما در شب است و خداوند این موضوع را در آیه 9 همین سوره بیان میکند:
وَجَعَلْنَا نَوْمَكُمْ سُبَاتًا
و خواب شما را [مايه] آسايش گردانيديم
معجزهای علمی قرآن بی شمار هستند!
در آخر این را میگویم، کافران بسیار زیادند و دلایل به هیچ وج قابل قبولی نمیاورند و انسان های با ایمان بسیار کم هستند که خداوند این موضوع را میگوید:
فَقَلِيلًا مَّا يُؤْمِنُونَ پس آنان كه ايمان مى آورند چه اندک شماراند!
پس به هیج وج به حرف کافران گوش نکنید.
در عین حال تناقضات بسیاری هم وجود داره مثلا یه جا گفته شده انسانو از آب گندیده به وجود آوردیم یه جا گفته از گل و خاک .
حرف آخرتونم درست نیست انسان باید هم حرف این وریا هم اون وریا رو گوش کنه تا بر اساس عقل خودش راهشو انتخاب کنه
من برای کسی گفتم که بخواهد راه حق را در پیش بگیرد چون وقی کسی را حق را تشخیص دهد با نظریات نادرست برخورد کند آن ها را قبول نمیکند.
بین آیات قرآن هیچ تناقضی وجود ندارد. شما بحث خلقت انسان را پیش کشیدید پس این جواب را "خوب" بخوانید:
گِل همان مخلوط آب و خاک است و اگر آیاتی که به «نطفه» اشاره و تصریح دارد را نیز اضافه نمایید، تعداد مطالب بیشتر میشود و البته هیچ کدام نیز با آن یکی تناقض ندارند. ذیلاً به برخی از آیات مبارکه در خصوص خلقت انسان اشاره میشود:
خلقت از گِل: «هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن طِينٍ ثُمَّ قَضَى أَجَلًا وَأَجَلٌ مُّسمًّى عِندَهُ ثُمَّ أَنتُمْ تَمْتَرُونَ» (السجده، 7)
ترجمه: همان كسى كه هر چيزى را كه آفريده است نيكو آفريده و آفرينش انسان را از گل آغاز كرد.
خلقت از آب منی: «ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلَالَةٍ مِّن مَّاء مَّهِينٍ» (همان، 8)
ترجمه: سپس [تداوم] نسل او را از چكيده آبى پست مقرر فرمود.
خلقت از عصاره گِل: «وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ» (المؤمنون، 12)
ترجمه: و به يقين انسان را از عصارهاى از گل آفريديم.
خلقت از نطفه در رحم: «ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ» (همان، 13)
ترجمه: سپس او را [به صورت] نطفهاى در جايگاهى استوار (رَحِم مادر) قرار داديم.
خلقت از آب: «وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاء بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرًا» (الفرقان، 54)
ترجمه: و اوست آن كه از آب (نطفه) بشرى آفريد، پس او را داراى رابطه نسبى و سببى قرار داد (رابطه ذاتى هر انسانى با خويشان خود، و رابطه عرضى با خويشان همسرش)، و همواره پروردگار تو بر همه چيز تواناست.
حیات از آب: «أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ» (الأنبیاء، 30)
ترجمه: آيا كسانى كه كفر ورزيدند ندانستند كه آسمانها و زمين هر دو به هم پيوسته بودند و ما آن دو را از هم جدا ساختيم و [حیات] هر چيز زندهاى را از آب پديد آورديم آيا [باز هم] ايمان نمىآورند؟!
توضیح: اگر دقت شود در کلیهی آیات به مراحل متفاوت خلقت اشاره شده است. اصل آدم، از خاک خلق شده است، خاکی که با آب مخلوط شد و به صورت گِل درآمد و در آیهای نیز به گِل سیاه رنگ و بدبو تصریح شده است که اصطلاحاً به آن (لجن) نیز میگوییم، چرا که آب وقتی میماند، دچار تحولاتی میشود که به آن گندیگی میگوییم. لذا در یک آیه به آغاز خلقت آدم اشاره دارد که از گِل بوده است.
پس از حضرات آدم و حوا (ع)، کلیه نسل بشر از نطفه به وجود آمدهاند، یعنی همان آب منی که وارد رحم زن میشود و با ترکیب (اسپرم مرد و تخمک «اوول» زن)، جنین پدید میآید و مراحل رشد و تکامل خود را از نطفه به علقه و ... طی میکند، تا زمانی که قابلیت پذیرش روح را پیدا میکند و این روح، خلقت دیگری است، یعنی از ماده و ترکیبات مادی نمیباشد:
«ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ» (المؤمنون، 14)
ترجمه: آنگاه نطفه را به صورت علقه (خون بسته – یا لخته) درآورديم پس آن علقه را [به صورت] مضغه (تکه گوشت بدون شکل معین) گردانيديم و آنگاه مضغه را استخوانهايى ساختيم (که سبب پیدایش شکل و اندام میگردد) بعد استخوانها را با گوشتى پوشانيديم آنگاه [جنين را در] آفرينشى ديگر (دمیدن روح و مبدل شدن به انسان زنده) پديد آورديم، آفرين باد بر خدا كه بهترين آفرينندگان است.
*- بدیهی است که نطفه مرد یا زن، از خون پدید میآید و خون نیز از مواد غذایی است و مواد غذایی نیز از خاک پدید میآید و خاک نیز بدون آب، نباتات و سایر جانداران را پدید نمیآورد.
*- در یک آیه نیز به خلقت انسان از آب تصریح نموده است که منظور آب جاری یا آشامیدنی (H2O ) نیست، بلکه همان آب منی است.
*- در آیه دیگر به «حیات» جانداران اشاره دارد و نه به خلقت انسان که میفرماید حیات هر جانداری نیز از آب است. و این نیز نکتهای است که دست کم امروزه منکری ندارد و به همین دلیل برای یافتن جانداران در کرات و سیارات دیگر نیز ابتدا به دنبال آب میگردند و نه به دنبال موجودات. اگر آب یافتند، احتمال وجود موجودات زنده در گذشته یا حال را میدهند، اما اگر هیچ اثری از آب نبود، نتیجه میگیرند که «حیات» در این سیاره وجود نداشته و ندارد.
پس، چنان چه ملاحظه میگردد، هیچ تناقضی وجود ندارد. اگر ما بگوییم این گیاه از بذر پدیده آمده، یا بگوییم از خاک پدیده آمده یا بگوییم حیاتش از آب است و به آب بستگی دارد، هیچ منافات یا تناقضی با یک دیگر ندارند، بلکه اشاره به مراحل و زوایای متفاوت میباشد.