من خیلی اهل شعر و شاعری نیستم ولی این شعر خیام رو خیلی دوست دارم (عجیبم تو این روزگار کاربرد داره!!):
گر می نخوری طعنه مزن مستان را
بنیاد مکن تو حیله و دستان را
تو غره بدان مشو که می مینخوری
صد لقمه خوری که می غلامست آن را
گاهی گمان نمیکنی ولی می شود
گاهی نمی شود که نمی شود
گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است
گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود
گاهی گدای گدایی و بخت یار نیست
گاهی تمام شهر گدای تو می شود
دوستانه از هم بپرسیم و صادقانه به هم جواب بدیم ---------> اینجوری دنیا قشنگتره
دوستان قوانین رو از بالای صفحه بخونید و به خاطر بسپارید که شرمندتون نشم
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند ، چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند
مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس، توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر میکنند
گوییا باور نمیدارند روز داوری، کاین همه قلب و دغل در کار داور میکنند
یا رب این نودولتان را بر خر خودشان نشان، کاین همه ناز از غلام ترک و استر میکنند
ای گدای خانقه برجه که در دیر مغان، میدهند آبی که دلها را توانگر میکنند
حسن بیپایان او چندان که عاشق میکشد، زمره دیگر به عشق از غیب سر بر میکنند
بر در میخانه عشق ای ملک تسبیح گوی، کاندر آن جا طینت آدم مخمر میکنند
صبحدم از عرش میآمد خروشی عقل گفت، قدسیان گویی که شعر حافظ از بر میکنند
نه سلامم نه علیکم
نه سپیدم نه سیاهم
نه چنانم که تو گویی
نه چنینم که تو خوانی
و نه آنگونه که گفتند و شنیدی
نه سمائم نه زمینم
نه به زنجیر کسی بسته ام و بردۀ دینم
نه سرابم
نه برای دل تنهایی تو جام شرابم
نه گرفتار و اسیرم
نه حقیرم
نه فرستادۀ پیرم
نه به هر خانقه و مسجد و میخانه فقیرم
نه جهنم نه بهشتم
چُنین است سرشتم
این سخن را من از امروز نه گفتم، نه نوشتم
بلکه از صبح ازل با قلم نور نوشتم ...
گر به این نقطه رسیدی
به تو سر بسته و در پرده بگویــم
تا کســی نشنـود این راز گهــربـار جـهان را
آنچـه گفتند و سُرودنـد تو آنـی
خودِ تو جان جهانی
گر نهانـی و عیانـی
تـو همانی که همه عمر بدنبال خودت نعره زنانی
تو ندانی که خود آن نقطۀ عشقی
تو خود اسرار نهانی
تو خود باغ بهشتی
تو بخود آمده از فلسفۀ چون و چرایی
به تو سوگند
که این راز شنیدی و نترسیدی و بیدار شدی در همه افلاک بزرگی
نه که جُزئی
نه که چون آب در اندام سَبوئی
تو خود اویی بخود آی
تا در خانه متروکۀ هرکس ننشـــینی و
بجز روشنــی شعشـعۀ پرتـو خود هیچ نبـینـی
و گلِ وصل بـچیـنی....