ماجرا از این قرار بود که پیامبر به خسرو پرویز نامه می فرسته که بیایید و به دین اسلام ایمان بیاورید وقتی خسرو پرویز نامه رو باز می کنه اول نامه نوشته شده بود بسم الله الرحمن الرحیم که این جمله به خسرو پرویز بر خورد که چرا نام اون اول نامه نیست بعد نامه رو پاره کرد و اون موقع مسلمانان به ایران حمله کردن و ایران شکست خورد و ایرانیان مسلمان شدن .
و حکومت صفویه هم که کلا مسلمان بودن این دین رو محکم تر کردن تو ایران
خیر این طور که شما میگید نیست
اون نامه زمان پیامبر به خسرو پرویز نوشته شده
اما حمله زمان عمر خلیفه دوم اتفاق میفته و به این صورت بوده که :
عمر طی نامه ای به یزدگرد سوم الله رو به اون معرفی میکنه و ازش میخواد که اسلام رو بپذیره و دست از اتش پرستی بر داره که این برای ملتش یهتره
(به هر حال اونها در دینشون اینطور بوده که اسلام رو به همسایگانشون معرفی کنن(که اسمش جهاد نوع اول هست))
اما یزدگرد طی نامه ای عربها رو وحشی و ملخ خور خطاب میکنه و میگه که ما خیلی وقته که خدا پرست هستیم
حالا سه تا نکنه وجود داره:
1. یزد گرد اگه میدونست که عمر انسانی نفهم هست نباید با اون به تندی رفتار میکرد و یه جوری سرشو شیره میمالید که ایرانو به جنگ با اعراب در نیندازه (در حالی که قبلا عراق که جزو ممالک ساسانی بود در نبرد قادسیه توسط ابوبکر فتح شده بود)
2. به نظر من یزدگرد از ایرانی بودن خودش مغرور شده بود و یه جورایی مثل بنی اسراییل قوم خودشو برتر از همه میدونست (درسته که ایرانی ها در اون زمان بسیار با فرهنگ و پیشرفته بودن ولی این دلیل بر برتری انسانها نیست فقط کسانی برتر هستند که نزد خدا محبوب تر باشند )
3.یزدگرد حداقل باید مینشست با عمر دو کلمه حرف میزد ببینه حرف حسابش چیه و نباید عجولانه بر خورد میکرد (به هر حال منطق اینجور حکم میکنه که حرف طرف مقابلت رو بشنو بعد باهاش خصومت کن)
که بعد از جواب یزد گرد به عمر ، عمر با 30 هزار نفر که جز شمشیر هیچ سلاحی نداشتند به جنگ 150 هزار ایرانی رهسپار شد که در این جنگ ایرانی ها شکست خوردند و یزد گرد گریخت و در راه فرار توسط آسیابانی در مرو کشته شد
البته لازم به ذکره که یزد گرد سوم پدر شهربانو زن امام حسین و مادر امام سجاد هستند
حالا بحث سر این هست که شیعیان اصلا عمر رو قبول نداشتند و این شخص معصوم نبوده و از طرف پیامبر به خلیفگی بر گزیده نشده بوده و خلافت رو به زور از دست علی (ع) گرفته بوده
که به عقیده ما اگر این معرفی اسلام توسط پیامبر یا شخص امام علی صورت میگرفت قطعا این وقایع پیش نمیومد (اتش زدن و غارت رو عرض میکنم)
در ضمن علی (ع) نه در این جنگ شرکت کرد و نه به حسنین اجازه شرکت داد.
حالا نامه عمر به یزد گرد و یزدگرد به عمر رو میذارم که بخونید :
نامه عمر :
بسم الله الرحمن رحیم
از عمر بن الخطاب خليفه مسلمين به يزدگرد سوم شاهنشاه پارس يزدگرد، من اينده روشنی برای تو و ملت تو نمي بينم مگر اينکه پيشنهاد مرا بپذيري و با من بيعت کنی. تو سابقا بر نصف جهان حکم می راندی ولی اکنون که سپاهيان تو در خطوط مقدم شکست خورده اند و ملت تو در حال فروپاشی است. من به تو راهی را پيشنهاد می کنم تا جانت را نجات دهی.
شروع کن به پرستش خدای واحد، به يكتا پرستی، به عبادت خدای يكتا که همه چيزرا او آفريده. ما برای تو و برای تمام جهان پيام او را آورده ايم، او که خدای راستين است.
از پرستش آتش دست بردار و به ملت خود فرمان بده که آنها نیز از پرستش آتش که خطاست دست بکشند، بما بپیوند الله اکبر را پرستش کن که خدای راستين است و خالق جهان.
الله را عبادت کن و اسلام را بعنوان راه رستگاری بپذير. به راه کفر آميز خود پايان بده و اسلام بياور و الله اکبر را منجی خود بدان.
با اين کار زندگی خودت را نجات بده و صلح را برای پارسيان بدست آر. اگر بهترین انتخاب را می خواهی برای عجم ها( لقبی که عربها به پارسيان می دادند به معنای گنگ) انجام دهی با من بيعت کن.
الله اکبر
خليفه مسلمين
عمربن الخطاب
پاسخ یزد گرد به عمر :
از شاه شاهان، شاه پارس، شاه سرزمینهای پرشمار، شاه آریایی ها و غیر آریایی ها، شاه پارسيان و نژادهای دیگر از جمله عربها، شاه فرمانروایی پارس، يزدگرد سوم ساسانی به عمربن الخطاب خليفه تازیان.(لقبی که پارسیان به اعراب نهادند به معنی سگ شکاری)
به نام اهورا مزدا آفریننده زندگی و خرد
تو در نامه ات نوشته ای می خواهی ما را به راه راست هدایت کنی، به راه خدایراستينت، الله اکبر، بدون اينکه هیچگونه آگاهی داشته باشی که ما که هستیم و چه را می پرستیم.
اين بسیار شگفت انگیز است که تو لقب فرمانروای عربها را برای خودت غصب کرده ای آگاهی و دانش تو نسبت به امور دنیا به همان اندازه عربهای پست و مزخرف گو و سرگردان در بیابانهای عربستان و انسانهای عقب مانده بیابان گرد است.
مردک، تو به من پيشنهاد می کنی که خداوند يكتا را بپرستم در حالیکه نمی دانی هزاران سال است که ایرانیان خداوند يكتا را می پرستند و روزی پنج بار به درگاه او نماز می خوانند. هزاران سال است که در ایران، سرزمین فرهنگ و هنر اين رویه زندگی روزمره ماست.
زمانیکه ما داشتیم مهربانی و کردار نیک را در جهان می پروراندیم و پرچم پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک را در دستهايمان به اهتزاز درمی آوردیم تو و پدران تو داشتند سوسمار میخوردند و دخترانتان را زنده بگور می کردید.
شما تازیان که دم از الله می زنید برای آفريده های خدا هیچ ارزشی قائل نیستید ، شما فرزندان خدا را گردن می زنید، اسرای جنگی را می کشید، به زنها تجاوز می کنید، دختران خود را زنده به گور می کنید، به کاروانها شبیخون می زنید، دسته دسته مردم را می کشید، زنان مردم را میدزدید و اموال آنها را سرقت می کنید. قلب شما از سنگ ساخته شده است. ما تمام اين اعمال شیطانی را که شما انجام می دهید محکوم می کنیم. حال با اينهمه اعمال قبیح که انجام می دهید چگونه می خواهید به ما درس خداشناسی بدهید؟
تو بمن می گویی از پرستش آتش دست بردارم، ما ایرانیان عشق به خالق و قدرت خلقت او را در نور خورشید و گرمی آتش می بینیم. نور و گرمای خورشید و آتش ما را قادر می سازد که نور حقیقت را ببینیم و قلبهايمان برای نزدیکی به خالق و به همنوع گرم شود. اين بما کمک می کند تا با همدیگر مهربانتر باشیم و اين نور اهورایی را در اعماق قلبمان روشن می سازد.
خدای ما اهورا مزداست و اين بسیار شگفت انگیز است که شما تازه او را کشف کرده اید و نام الله را بر روی آن گذارده اید. اما ما و شما در یک سطح و مرتبه نیستیم، ما به همنوع کمک می کنیم ، ما عشق را در میان آدمیان قسمت می کنیم، ما پندار نیک را در بین انسانها ترویج می کنیم، ما هزاران سال است که فرهنگ پيش رفته خود را با احترام به فرهنگ های دیگر بر روی زمین می گسترانیم ، در حالیکه شما به نام الله به سرزمینهای دیگر حمله می کنید، مردم را دسته دسته قتل عام می کنید، قحطی به ارمغان می آورید و ترس و تهی دستی به راه می اندازید، شما اعمال شیطانی را به نام الله انجام می دهید. چه کسی مسئول اينهمه فاجعه است؟
آیا الله به شما دستور داده قتل کنید، غارت کنید و ویران کنید؟
یا اينکه پیروان الله به نام او اين کارها را انجام می دهند؟ و یا هردو؟
شما می خواهید عشق به خدا را با نظامی گری و قدرت شمشیر هایتان به مردم یاد بدهید. شما بیابان گردهای وحشی می خواهید به ملت متمدنی مثل ما درس خداشناسی بدهید. ما هزاران سال فرهنگ و تمدن در پشت سر خود داریم، تو بجز نظامی گری، وحشی گری، قتل و جنایت چه چيزی را به ارتش عربها یاد داده ای؟ چه دانش و علمی را به مسلمانان یاد داده ای که حالا اصرار داری به غیر مسلمانان نیز یاد بدهی؟ چه دانش و فرهنگی را از الله ات آموخته ای که اکنون می خواهی به زور به دیگران هم بیاموزی؟
افسوس و ای افسوس ... که ارتش پارسيان ما از ارتش شما شکست خورد و حالا مردم ما مجبورند همان خدای خودشان را اين بار با نام الله پرستش کنند و همان پنج بار نماز را بخوانند ولی اينکار با زور شمشیر باید عربی نماز بخوانند چون گویا الله شما فقط عربی می فهمد.
من پيشنهاد می کنم که تو و همدستانت به همان بیابانهایی که سابقا عادت داشتید در آن زندگی کنید برگردید. آنها را برگردان به همان جایی که عادت داشتید جلوی آفتاب از گرما بسوزند، به همان زندگی قبیله ای ، به همان سوسمار خوردن ها و شیر شتر نوشیدنها.
من تو را نهی نمی کنم از اينکه اين دسته های دزد را ( ارتش تازیان) در سرزمین آباد ما رها کنی ، در شهر های متمدن ما و در میان ملت پاکیزه ما.
آریایها بخشنده، خونگرم و مهمان نوازند، انسانهای پاک به هر کجا که بروند تخم دوستی، عشق ، آگاهی و حقیقت را خواهند کاشت بنابراين آنها تو و مردم تو را بخاطر اين کارهای جنایتکارانه مجازات نخواهند کرد.
------------------------------------------------------------------------
حالا ذکر چند نکته لازمه :
1.مردم ایران در زمان ساسانی ها وضع خوبی نداشتند به عنوان مثال مالیات زیادی ازشون گرفته میشد و امکان تحصیل برای عموم مردم فراهم نبود و فقط طبقه اشراف اجازه تحصیل داشتند
در حالی که در اسلام به تحصیل و کسب علم عموم مردم اهمیت داده میشد به طوری که سپاهیان اسلام در ازای اموختن سواد به 10 نفر اسیر هایی که از کفار عربستان گرفته بودند رو آزاد میکردند
2.در تاریخ نوشته شده اولین حکومت مستقل ایرانی پس از اسلام که طاهریان نام داشتند به عمران و ابادانی بها میداند کشاورزی رو رونق دادند و وضع بهتری رو نسبت به دوره ساسانیان در ایران ایجاد کردند
3.ایرانیان بدلیل نارضایتی از ساسانیان و شباهت های اسلام به ایین زردشتی و حق بپذیر بودن خودشون به راحتی اسلام آوردند
4.کسب علم پس از اسلام در ایران رونق گرفت و دانشمندان بزرگی از قرن های 3و4 هجری شروع به ظهور کردند(دیگه خودتون میدونید لازم به گفتن نیست)
------------------------------------------------------------------------
شرمنده سرتونو درد آوردم دیگه قضاوت با خودتون